گزارشی از مصایب مناطق حفاظت‌شده دنا، قلارنگ، اشترانکوه؛ با ادامه ساخت سد خرسان٣، ٢٤٠٠هکتار جنگل و ٢٤روستا زیرآب می‌روند و ٨٠٠خانوار مجبور به کوچ می‌شوند.

 بابک مهدیزاده

 زاگرس، برجا مانده از دل تاریخ. استوار و مقاوم، ایستاده به نظاره. نظاره به قتل خویش، به دست انسان‌هایی که هماره مأوایشان بود و ذخیره‌گاه آب و غذایشان. انسان‌هایی که از عصر پارینه‌سنگی در غارهای زاگرس سکونت داشتند تا این‌که تاریخ به عصر مدرن رسید و… زاگرس ریشه‌هایش را هزاران‌ هزار کیلومتر در دل خاک دوانیده است. از شمال عراق و کرانه دریاچه وان و کردستان ترکیه گرفته تا قلب ایران. زندگی مردمان آذربایجان‌غربی، کردستان، کرمانشاه، همدان، ایلام، اصفهان، کهگیلویه‌وبویراحمد، چهارمحال‌وبختیاری، خوزستان و لرستان به سلسله جبال زاگرس وابسته است و عجب آن‌که ساکنانش به چه راحتی تیشه برداشته‌اند و بر ریشه زیست خود می‌زنند. جنگل‌های بلوطش رو به اضمحلال می‌رود، دریاچه‌هایش خشک و رودخانه‌هایش محو و حیات‌وحشش، شکار و مناطق حفاظت‌شده‌اش هم مورد هجوم قرار گرفته است. دیگر چیزی از زاگرس باستانی نمانده است. زاگرس بیمار است. بیماری رو به احتضار…

تخریب منطقه حفاظت‌شده دنا

محسن تیزهوش، فعال محیط‌زیست منطقه زاگرس است. وی چندی پیش در صفحه فیسبوک خود خبر از تخریب گسترده در سه منطقه حفاظت‌شده زاگرس یعنی دنا، دلارنگ و اشترانکوه داده بود. از این‌رو با وی تماس گرفتیم تا جزییات این تخریب‌ها را از وی جویا شویم. او درباره تخریب در منطقه دنا می‌گوید: «بیش از ٤٠روز است که ٣منطقه حفاظت‌شده در زاگرس مورد هجوم تخریب‌کنندگان قرار گرفته‌اند. یکی از این ٣منطقه، منطقه حفاظت شده دناست که وزارت نفت تجهیزات و ماشین‌آلاتش را برای حفر چاه نفت و گاز به آنجا برده است. این عملیات تخریبی در حالی صورت می‌گیرد که ٥‌سال پیش هم وزارت نیرو برای حفر و لوله‌گذاری نفت و گاز ١٥‌میلیون اصله درخت از جنگل‌های بلوط را قطع کرده بود و به این خاطر از سوی سازمان محیط‌زیست به یک میلیاردتومان جریمه محکوم شده بود. حال بعد از گذشت ٥‌سال این وزارتخانه دوباره اقدام به همان کارها کرده و سازمان محیط‌زیست باید تمام‌قد جلوی این وزارتخانه بایستد چون زاگرس منبع غذایی مهم مردمان منطقه است. شخص خانم ابتکار چندی پیش در مصاحبه‌ای گفته بود که هنوز گزارش میدانی تخلف در این منطقه به دستش نرسیده و به محض دریافت گزارش حتما با متخلفان برخورد خواهد کرد.»

منطقه مورد اشاره این فعال محیط‌زیست نزدیک به ٩٣‌هزار هکتار مساحت دارد و حیوانات مهمی چون خرس، پلنگ، گرگ، روباره، خرگوش، سمور، راسو و انواع گربه، سگ‌آبی، جوجه‌تیغی، گوزن زرد، پلیکان، فلامینگو، درنا، عقاب، شاهین، مار و سوسمار دارد که بعضی از آنها مانند پلنگ، اردک مرمری، خفاش مدیترانه، کل، بز، کرکس، عقاب، فاخته و گربه جنگلی در خطر انقراض قرار دارند. پوشش گیاهی‌اش نیز درختان بلوط و بن و زالزالک و گونه‌های دیگر گیاهی است. منطقه‌ای که محل تلاقی دو رودخانه مهم است و ساکنان زیادی را دور خود جمع کرده است. کوهنوردان دنیا، دنا را آلپ ایران نام نهاده‌اند، کوهستانی با شیب تند و بارش شدید برف با ٤٩قله و ارتفاعی بالای ٤٠٠٠متر با پوششی از گیاهان سودمند دارویی و خوراکی و ١١٠گونه زیستی‌وحشی و ٢٠گونه آبزی و ٣٩گونه خزنده اما این منطقه حفاظت‌شده را شکار و صید بی‌امان مردم محلی، افزایش جمعیت روستایی و شهری و تخریب شدید مراتع و تبدیل اراضی جنگلی به کشاورزی، جاده‌سازی و بهره‌برداری بی‌امان از منابع طبیعی به نابودی کشانده است. ابتدا تخریب ٢٠هکتار از اراضی منطقه بکر دلون توسط وزارت مسکن و شهرسازی و حال نیز خطوط نفت و گازی که وزارت نفت اصرار در نهادنش در دل منطقه دارد…

تخریب منطقه حفاظت‌شده قلارنگ

محسن تیزهوش از دومین منطقه تخریب شده اینچنین می‌گوید: «منطقه دیگر قلارنگ است که بازهم به خاطر خطوط نفت و گاز مورد تخریب وسیع قرار گرفته است. ما مخالف توسعه نیستیم اما توسعه باید با کمترین میزان تخریب محیط‌زیست انجام پذیرد. برای توسعه باید برنامه‌ریزی کرد. نمی‌شود بدون کار کارشناسی عملیات حفاری و عمرانی انجام داد و به محیط‌زیست خسارت وارد کرد و هیچ اقدامی هم در جهت جبران خسارت‌های وارد شده انجام نداد. سازمان حفاظت از محیط‌زیست اگر نتواند جلوی این تخریب‌ها بایستد و در قبال این فجایع سکوت کند این فجایع به دیگر مناطق کشور هم کشیده خواهد شد.»

منطقه حفاظت‌شده مانشت و قلارنگ با ٢٩هزار هکتار مساحت در استان ایلام واقع شده است. با پوشش جنگل‌های بلوط و دره‌هایی زیبا مشرف به ٣ شهرستان ایلام، شیروان و ایوان. محل زندگی کل، بز، قوچ، میش، خرس و پلنگ که اکنون بسیاری از آنها در حال انقراض هستند. در ‌سال ١٣٧٥ منطقه حفاظت‌شده اعلام شد. تنوع گیاهی زیادی دارد و از منابع آبی، آثار تاریخی، فرهنگی و طبیعی با ارزش‌های اکوتوریستی بالایی برخوردار است. کوه‌های شمالی‌اش سیمایی استپی دارد و قسمت‌های پایینی‌اش پوشیده از درخت زار. کوه‌های مرکزی و غربش مملو از جنگل‌های انبوه. کوه‌های جنوبش با پوشش جنگلی نیمه‌انبوه بلوط با دره‌های زیبا و چشم‌اندازی رویایی. این منطقه چشمه‌های طبیعی زیادی دارد که از مهم‌ترین منابع آبی منطقه محسوب می‌شوند. یکی از مهم‌ترین خصوصیات این منطقه گونه‌های گیاهی نادر و در معرض انقراضشان مانند لاله واژگون، آویشن، قدومه، پونه و چاودار کوهی است که خواص دارویی و صنعتی دارند.

تخریب منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه

محسن تیزهوش در ادامه از سومین منطقه تخریب‌شده هم یاد می‌کند: «سومین منطقه زاگرس که با تخریب گسترده روبه‌رو بوده منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه است. هم ٥کیلومتر جاده‌سازی در دل منطقه حفاظت‌شده صورت گرفت و هم در کنار دریاچه گهر که بخش مرکزی این منطقه حفاظت‌شده است عملیات عمرانی شروع شد که خوشبختانه با هوشیاری فعالان محیط‌زیست منطقه و محیط‌بانان از ادامه این تخریب جلوگیری شد. مسئول این ساخت‌وساز ظاهرا سازمان گردشگری است که به‌دنبال احداث یک اقامتگاه برای اسکان گردشگران در منطقه اشترانکوه است. برای این منظور قبلا ٣ نقطه را هم به سازمان محیط‌زیست معرفی کرده بودند که سازمان محیط‌زیست منطقه‌ای را به آنها معرفی کرد که بسیار دورتر از بخش مرکزی بود اما تخریب در کنار دریاچه گهر صورت گرفته است. در حالی ‌که طبق قانون کسی حق ندارد در بخش مرکزی عملیات عمرانی انجام دهد ولو ساختن سرویس بهداشتی باشد.»

به گزارش شهروند، منطقه حفاظت‌شده اشترانکوه در لرستان قرار دارد. با قله‌های بلند و پربرف، دره‌های ژرف و طولانی و ردهای دایمی و پوشش گیاهی و جانوری متنوع و چشمه‌های زلال منتهی به دریاچه گهر و گونه‌های باارزش جانوری و گیاهی و مناطق بکر مخصوص ورزش و گردش و پژوهش‌های علمی.

تیزهوش، فعال محیط‌زیست در پایان اظهاراتش خاطرنشان می‌کند: «الان صحبت از طرح حفاظت از مناطق موردنظر است. این طرح خوبی است اما به شرط آن‌که روی کاغذ باقی نماند باید در عمل هم شاهد باشیم که سازمان محیط‌زیست با مخربان طبیعت که به نام اشتغالزایی و توسعه عملیات عمرانی انجام می‌دهند برخورد قاطع داشته باشد. هیچ کنشگر محیط‌زیستی مخالف توسعه نیست اما معتقدیم که توسعه باید پایدار باشد، نباید هزینه اضافی و غیرقابل جبران بر مملکت تحمیل کند. نسل‌های بعدی به منابع طبیعی کشور نیاز دارند. مگر ما چند منطقه در زاگرس داریم که بتوانند منابع آب و خاک ما را حفاظت کنند. این تخریب‌ها در حالی صورت می‌گیرد که براساس قانون، هرگونه دخل و تصرفی در مناطق حفاظت‌شده جرم محسوب می‌شود. این اقدامات تخریبی خودسرانه صورت می‌گیرد و هیچ‌وقت هم جبران نمی‌شود. وقتی ما می‌گوییم زاگرس می‌تواند ٤٠‌درصد منابع آب کشور را تأمین کند هم به مسائل اقتصادی کشور مرتبط است هم به امنیت جامعه. ما در سرزمینی داریم زندگی می‌کنیم که بیش از ٩٠درصدش خشک و نیمه‌خشک است و زاگرس می‌تواند حجم بالایی از ذخایر آبی این سرزمین را تأمین کند. حال آیا عاقلانه است که این منطقه حیاتی نابود شود. با کدام فناوری و توسعه‌ای می‌توانید جایگزینی برای آن ٤٠‌درصد منابع آبی تخریب شده پیدا کنید. از طرف دیگر اقتصاد جوامع محلی ما وابسته به طبیعت است. شما اگر این اقتصاد را از جوامع محلی بگیرید اینها مجبور به کوچ می‌شوند که این خود موجب معضلات اجتماعی و فرهنگی می‌شود.»

سد خرسان٣ و خساراتش

لرستان یکی از استان‌های واقع شده در منطقه زاگرس ایران است و دریاچه گهر یکی از معروف‌ترین داشته‌های طبیعی این منطقه. حال کنار این دریاچه مهم سدی در حال ساخت است که ممکن است منجر به فجایع زیست‌محیطی جبران‌ناپذیری شود. از این‌رو ٥٠ تشکل زیست‌محیطی کشور به رئیس‌جمهوری نامه‌ای نوشتند تا جلوی این ساخت‌وساز را بگیرند. از این‌رو با هومان خاکپور از تهیه‌کنندگان این نامه گفت‌وگو کردیم تا درباره خسارات وارد شده از ساخت این سد بگوید. وی معتقد است: «براساس قانون سازمان حفاظت محیط‌زیست که دولت و دستگاه‌های اجرایی را ملزم کرده که برای ٥١پروژه عمرانی، قبل از اجرا، ارزیابی زیست‌محیطی داشته باشند. مطالعات ارزیابی زیست‌محیطی جزو مصوبات شورایعالی محیط‌زیست است که رئیسش، رئیس‌جمهوری و دبیرش، رئیس سازمان محیط‌زیست کشور است. براساس مصوبات این شورا، پروژه‌های عمرانی بزرگ در مرحله مکان‌سنجی و امکان‌سنجی باید ارزیابی زیست‌محیطی کنند. اما سد خرسان٣ در استان چهارمحال‌وبختیاری بدون گرفتن ارزیابی زیست‌محیطی و مجوزهای لازم از ‌سال ١٣٨٩ شروع به کار کرد و حدود ٥‌سال است که به‌رغم مخالفت‌ها و نامه‌نگاری‌های سازمان محیط‌زیست و اعتراضات گسترده سازمان‌های غیردولتی دوستدار محیط‌زیست همچنان دارد به کار خودش ادامه می‌دهد و هیچ‌گونه مجوزی هم از سوی مراجع ذیصلاح ندارد. ادامه این نوع ساخت‌وسازها به‌رغم این‌که منجر به صدمات زیاد محیط‌زیستی، اقتصادی و اجتماعی می‌شود، بی‌قانونی را نیز در مملکت ترویج می‌دهد چون ساخت این سد و پروژه‌هایی از این دست کاملا برخلاف قانون است. از این‌رو بالغ بر ٥٠سازمان مردم‌نهاد دوستدار محیط‌زیست نامه‌ای به رئیس‌جمهوری نوشتند و از ایشان خواستند که جلوی پروژه ساخت سد خرسان٣ را به خاطر نداشتن مجوزهای قانونی لازم بگیرد.» وی می‌افزاید: «این پروژه در ٣ بخش با چالش‌ها و سوالات جدی روبه‌رو است. یکی در حوزه محیط‌زیست است که تقریبا حدود ٢هزار و ٤٠٠ هکتار از رویشگاه‌های جنگلی و بوته‌زارهای این منطقه و حداقل بیش از ٥٠‌هزار اصله درخت زیر دریاچه پشت سد می‌رود. متاسفانه وقتی می‌خواهند برآورد خسارت کنند به جنگل به چشم درخت می‌نگرند. یعنی می‌گویند فلان قدر درخت از بین می‌رود و ما فلان مقدار درخت به جایش می‌کاریم. در حالی ‌که براساس نگاه علمی، جنگل یک اکوسیستم است که درخت هم یکی از اجزای این اکوسیستم است اما متاسفانه در ارزیابی‌ها و برآورد خسارت به جنگل به‌عنوان یک چوب نگاه می‌کنند و براساس جدول خودشان به سود و زیان اقتصادی پروژه‌ها می‌رسند در صورتی که اگر خدمات اکوسیستمی جنگل‌ها را بخواهند تبدیل به ارزش ریالی کنند این طرح‌ها هیچ‌وقت مجوز اجرا نمی‌گیرند چون توجیه اقتصادی لازم را پیدا نخواهند کرد.» خاکپور اظهار می‌دارد: «آسیب دوم در حوزه اجتماعی است که ٢٤ روستای واقع شده در ٢ استان چهارمحال‌وبختیاری و کهگیلویه‌وبویراحمد، زیر آب می‌روند و بیش از ٨٠٠ خانوار مجبور به کوچ اجباری می‌شوند و بیش از ١٠٠٠نوع شغل از دست می‌رود و جالب آن‌که هیچ نوع مطالعه‌ای برای اسکان جدید این افراد انجام نشده است. یعنی مانند بسیاری دیگر از طرح‌هایمان مردم را مجبور به کوچ اجباری می‌کنیم و اینها را سوق می‌دهیم به حاشیه‌نشینی در شهرها بدون این‌که برای معیشتشان فکری شده باشد. این پدیده می‌تواند هم برای خود روستاییان مجبور به کوچ و هم برای شهرنشینان تبعات اجتماعی و فرهنگی جبران‌ناپذیری داشته باشد.» این فعال محیط‌زیست اذعان می‌کند: «آسیب سوم در حوزه اقتصادی است. براساس آمارهای ارایه شده توسط وزارت نیرو، آورد رودخانه کارون در شرایط نرمال ١٤‌میلیارد مترمکعب است و در شرایط خشکسالی چندسال اخیر به ٩‌میلیارد مترمکعب رسیده است. ٥سد بزرگ روی کارون احداث شده که ظرفیت این سدها بیش از ١٤‌میلیارد مترمکعب است. یعنی حتی اگر در شرایط نرمال باشیم که چندسالی هست نیستیم آورد رودخانه کارون می‌تواند در همین سدها ذخیره شود و برای تأمین برق نیازی به احداث سدهای جدید نیست چون اصلا آبی وجود ندارد که بخواهیم پشت یک سد جدید جمع‌آوری کنیم. در چنین شرایطی هزینه کردن بیش از ٢هزار‌میلیارد تومان برای ساخت یک سد جدید به‌جز حیف و میل بیت‌المال و هدردادن سرمایه‌های مملکت نمی‌تواند چیزی در پی داشته باشد.»

حال زاگرس اصلا خوب نیست. نیمی از ایران زیر حمله بی‌امان و تیغ تیز تخریب است. آیا دولت و دستگاه عریض و طویلش چاره‌ای به حال این منطقه مهم کشور می‌کند تا بلکه فرصتی برای نفس کشیدن زاگرس بیمار فراهم شود؟

منبع: روزنامه شهروند