روزنامه شرق در تاریخ سیزدهم مرداد 1386 مصاحبه‌ای به نام زبان زنانه منتشر کرد که پس لرزه‌های بسیار در فضای جامعه ایجاد کرد. ساعتی پس از انتشار، روزنامه در پی فشارهای وارده و آنچه تحت عنوان افشای ماهیت مصاحبه شونده (ساقی قهرمان) مطرح شد، مصاحبه را از روی پایگاه اینترنتی خود پاک کرد. علت این حذف هم در شماره‌های بعد و نامه‌های مدیر مسئولِ روزنامه مذکور بی اطلاعی از هویت مصاحبه شونده عنوان شد. به گفته او «ابتدا قرار بود مصاحبه با ش – پ منتشر شود. اما من چون مي دانستم او مورد اخلاقی دارد مخالفت كردم. اما دوستان مصاحبه با ساقی-ق را آوردند كه من از آنها پرسيدم آيا ايشان مورد اخلاقي دارد يا نه و آنها گفتند: ندارد.»

صدای ایرانیان(کمیته اقلیت‌های جنسی و جنسیتیمشکین قلم

گفتگو و دیالوگ برقرار کردن در حوزه اجتماعی و فضای همگانی به عنوان یک راه ارتباطی در گونه‌های تاریخی آن به درازای عمر بشر بعد از اتخاذ زبان همواره چاش برانگیز بوده است . می‌توان در جای جایِ تاریخ از گفتگوهایی یاد کرد که بحران‌زایی و یا پایان به یک بحران دهشتناک دامنه دار و بلند مدتی را در سطوح مختلف فراهم آورده است، جدال های کلامی و زبانی که فارغ از مونولگ‌های بسیار در سخنوری‌ها و متون نگاشته شده در تاریخ فصلی را در اندیشه‌ورزی بشر روایت می‌کند. در دنیای امروز علی رغم تمامی صورتهای کنترل فضای همگانی در جوامع مدرن و غیر مدرن دنیا سنت بحران‌آفرینی برقراری دیالوگ در فضای داخلی و بین‌المللی دارای کارکرد چالش برانگیزانه خویش است. صحبت این مقال نه در رابطه با توضیح و تشریح این سنت متداول و متنوع است و نه بررسی ابعاد جامعه شناختی و سیاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی آن. آنچه مدِ نظر نگارنده می‌باشد استفاده از دیالوگ های موجود در تاریخ به عنوان یکی از مدارک و اسناد مورد استفاده مورخین و تاریخ‌نگاران و به تبع آن اندیشمندان قابل استفاده و اسناد است. جدای از دشواری‌های بسیار، زیاد یافتن اسناد، نحوه استفاده و تحلیل نقش و تبیین تاثیر و تاثرات آن سند در زمانه خویش و بعد از آن وتوجه و شناسایی بافت و زمینه تعیین بخش آن سند بسیار حائز اهمیت است. سخن ما در باب آموزش چگونگی استفاده از اسناد نیز نیست سخن ما جنبه مصداقی داشته و در واقع اشاره به سندی خاص (گفتگویی چاپ شده در یک روزنامه) و تشریح بحران بوجود آمده به سبب نشر آن است.

روزنامه شرق در تاریخ سیزدهم مرداد 1386 مصاحبه‌ای به نام زبان زنانه1 منتشر کرد که پس لرزه‌های بسیار در فضای جامعه ایجاد کرد. این مصاحبه گفتگویی بود از مجتبی ‌پورمحسن (خبر نگار شرق) با ساقی قهرمان (شاعر زن مقیم خارج از کشورایران). ساعتی پس از انتشار، روزنامه در پی فشارهای وارده و آنچه تحت عنوان افشای ماهیت مصاحبه شونده (ساقی قهرمان) مطرح شد، مصاحبه را از روی پایگاه اینترنتی خود پاک کرد. علت این حذف هم در شماره‌های بعد و نامه‌های مدیر مسئولِ روزنامه مذکور بی‌اطلاعی از هویت مصاحبه شونده عنوان شد. به گفته او «ابتدا قرار بود مصاحبه با ش – پ منتشر شود. اما من چون می‌دانستم او مورد اخلاقی دارد مخالفت كردم. اما دوستان مصاحبه با ساقی-ق را آوردند كه من از آنها پرسيدم آيا ايشان مورد اخلاقی دارد يا نه و آنها گفتند: ندارد.»2 او علاوه برعذرخواهی، از این خبط و خطای بزرگ اظهار پشیمانی نیز کرد3.

ولیکن این عذرخواهی‌ها به گفته برخی از قلم به دستان آن روز «شگردی كهنه برای فريب افكار عمومی» و یا «پذيرفتنی نيست!»4و آن را گناهی نابخشودنی دانستند و با به اصطلاح افشاگری در باب هویت مصاحبه شونده با ادبیاتی بسیار سخیف وغیر اخلاقی در انتساب به ساقی قهرمان، سعی در تخریب چهره روزنامه اصلاح‌طلب شرق کردند.(همان منبع بالا)

در پی برهم خوردن فضای ژورنالیستی و خبری جامعه، روزنامه ایران در خبری ذیل تایید اجرای حکم توقیف روزنامه شرق، دلیل اصلی توقیف آن را این‌گونه نوشت: «به نقل از علیرضا ملکیان، معاون امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، روزنامه شرق به علت مصاحبه با فرد مروج همجنس‌بازی توقیف شد.»5 در این بین روزنامه‌های نیمه دولتی و اصول‌گرا نیز به حملات خود در این مورد ادامه دادند و حتی با تیترهای خاصی سعی در ارائه نصیحت‌های اخلاقی و پدروارگونه به روزنامه شرق و سایر روزنامه‌های منتسب به جناح اصلاح‌طلب داخل حکومتی کردند6.

اما در این بین، روزنامه اعتماد نیز به عنوان دیگر پایگاه مطبوعاتی اصلاح‌طلبان مذکور، سعی در اتخاذِ رویکردی دموکراتیک و قانونی ولیکن توام با نقد اخلاقی و مذموم بودن نفس عمل، کرد. «ﺳﺨﻨﮕﻮى ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺠﺎﻫﺪﻳﻦ اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻰ اﻳﺮان در اداﻣﻪ درﺑـﺎره ﺗﻮﻗیف روزﻧﺎﻣﻪ ﺷـﺮق ﮔﻔﺖ: ﺗﻌﻄﻴـﻠـﻰ روزﻧﺎﻣﻪ ﺷﺮق ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﭼﺎپ ﻣﺼﺎﺣﺒـﻪ ﻓـﺮدى ﺑﺎ اﻧﺤﺮاف اﺧﻼﻗﻰ ﺻـﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳـﺖ. ﺑـﻪ راﺳﺘﻰ ﺑﺎﻳﺪ دﻳـﺪ ﭼـﻪ ﺿﺮورﺗﻰ وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﺷﺘﺒﺎه ﻳﺎ ﻗﺼﻮر ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﻳﻚ روزﻧﺎﻣﻪ ﺗﻌﻄﻴﻞ ﺷﻮد.»7؛ «دﺑﻴﺮﻛﻞ ﺣﺰب ﻣﺮدﻣﺴﺎﻻرى ﻫﻢ در اﻳﻦ ﻣﺮاﺳﻢ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮ در ﺗﺮﻛﻴﺐ ﻫﻴﺎت ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت را ﺧﻮاﺳﺘﺎر ﺷﺪ. ﻣﺼﻄﻔـﻰ ﻛـﻮاﻛﺒﻴـﺎن ﺑـﺎ اﺷـﺎره ﺑﻪ ﺗـﻮﻗﻴـف روزﻧﺎﻣﻪ ﺷـﺮق ﺧﺎﻃﺮﻧﺸﺎن ﻛﺮد: وﻗﺘﻰ روزﻧﺎﻣﻪ ﺷﺮق دو روز ﭘﻴﺎم ﻋﺬرﺧﻮاﻫﻰ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﻰﻛﻨﺪ ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺴـﻰ از آن ﻛـﺎر دﻓـﺎع ﻧﻤﻰﻛﻨﺪ ﻟﺬا راﻫﻜﺎر، ﺗﻮﻗﻴف ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﻧﻴﺴﺖ.»(همان منبع)

روزنامه اعتماد در اقدامی در سرمقاله خود به قلم نعمت احمدی در استدلال‌هایی حقوقی نوشت که دلیل توقیف نمی‌تواند به استناد این مواد قانونی مطرح شده صورت پذیرد و اشاعه امر خلاف اخلاق و فیاد و فحشا صورت نگرفته است چون مصادیقی از این مفهوم در متن مشخص نیست.8
در همین مورد و در تبیین چرایی توقیف روزنامه شرق ضمن بیان پشیمانی مداوم مسئولین شرق به طور پیش‌زمینه و قبول خطای صورت گرفته توسط این روزنامه مبنی بر اشتباه در مصاحبه با چنین شخصی، و ذکر این قضیه که اگر روزنامه‌های اصول‌گرا چنین خطایی مرتکب می‌شدند که مواردی متفاوت را ذکر می‌کنند با آنها این‌گونه رفتار نمی‌شد و علی‌رغم توضیح صریح مسئولین مربوطه، فرضیه نزدیک بودن زمان انتخابات و ضربه وارد کردن به اصلاح طلبان وجناح آنان قوت گرفت که موضوعی برای قلم زدن‌های موافق و مخالف این فرضیه شد.9

در این بین و در سوی دیگر این رخداد، مصاحبه کننده و مصاحبه‌گر نیز در مصاحبه‌ای دلایل خود را در تبیین شرایط رخ داده بیان کردند10. از سوی دیگر، فعالین حوزه دگرباشان جنسی نیز در پایگاه‌های اینترنتی خود در فقدان دسترسی به تریبون رسمی در فضای همگانی ایران به پردازش رویداد پرداختند.

 در هر حال شرق توقیف گردید و این امر به درازا کشید. اگرچه در تاریخ 22 فروردین‌ماه 1389 روزنامه به عرصه عمومی بازگشت اما این بازگشت با پرداخت جزای نقدی یک میلیارد ریالی همراه بود. احمد غلامی، سردبیر جدیدروزنامه هم اعلام کرد بعد از این بیشتر به مسائل اجتماعی و فرهنگی توجه می کنیم.11

بنظر می‌رسد در این میان و در لایه‌های زیرین این رخداد، بزرگترین مغفول «پدیده همجنسگرایی» و زیستِ کوئیرهای ایرانی بود و در پایان در هجمه‌ای سراسری بی آنکه به موضوع اصلی‌تر پرداخته شود چشم‌ها و سویه‌های بیانی بر آن بسته شد.

هوموفُبیای موجود در جامعه و درونی در فعالین ایرانی اکثرا انگشت اتهام را به سوی ساقی قهرمان به عنوان سمبل همجنسگرایی و آنچه آنها فساد و فحشا و خلاف دستورات الهی می خواندند گرفتند و هم داستانیِ به اصطلاح فعالین اصلاح طلب و عده کثیری از فعالین سیاسی و عامه با آنچه من سیاست جنسی و جنسیتی حاکمیت ایران می‌دانم، مانع از اتفاق مرئی شدن کوئیرهای ایرانی در اذهان این مردمان شد. متهم اصلی همجنسگرایی است چرا که اساسا قهرمان و آن مقاله هیچ ارتباط ماهوی با فعالیت‌های همجنسگرایانه نداشت و صرفا اظهار نظر یک شاعر زن در باب ادبیات و مقولات آن بود.12 اتهام‌هایی که در سطح خرد و کلان به بررسی خطای استراتژیک شرق و از دست رفتن یک پایگاه مطبوعاتی در فضای آن روز به خاطر مصاحبه با یک همجنسگرای زن، که از نظر آنها ارزش این هزینه را نداشت، مطرح شد .

اگرچه در سطحِ، فرض را بر این بگذاریم که جناح اصول‌گرا به دنبال بهانه‌ای برای توقیف شرق بود و با توجه به موضوعات مربوط به دو توقیف قبلی این روزنامه و توقیف چهارم که بعدها رخ داد، آنگاه نقش پراهمیت رویکرد سرکوب گرانه دولت جمهوری اسلامی ایران نسبت به همجنسگرایی را به خوبی روشن می‌شود. شرق بارها و بارها مقالات تند در فضای سیاسی له یا علیه نگاشته بود و لیکن تنها با توجه به مصادیق توقیف این روزنامه در دفعات چهارگانه آن13 می‌توان این برداشت را داشت که تنها زمانی که منافع ملی (نشر نامه نمایندگان معترض مجلس ششم به رهبر ایران و پرداختن به قتل زهرا کاظمی و تاثیرش بر روابط بین الملی ایران توقیف اول) و یا توهین به مقدسات و مقامات حکومتی (قاعده دیگر بازی کار از عنایتی توقیف دوم) و زیر سوال بردن ارزش‌های مقدس نظام و نیروهای ارزشی و دفاع مقدس (کاریکاتور چشم بندان اثر هادی حیدری توقیف چهارم) در کنار مصاحبه با یک شاعر همجنسگرا و صحبت از شعر و اشاره‌ای به نام مجله اینترنتی چراغ تنها دال‌های نشانه همجنسگرایی بود -آن هم که بسیار مستتر است- نشان از حساسیت بالای حاکمیت و شرع و عرف جامعه نسبت به چالش کشیدن هموفوبیای حاکم بر اندیشه و گفتمان جنسی و جنسیتی ایران است. این گفتمان دارای لایه‌هایی است که بسیار متصلب و وابستگی شدیدی به هنجاریت دگرجنسگرا دارد.

اظهار نظرات مختلفی که در آن زمان پیرامون روند استراتژیک اصلاحات در ایران می شود جای تامل بسیار دارد .

درامر تضعیف فرضیه مطرح شده در سطور بالا می توان به رخدادهایی از این دست که در تاریخ چند دهه اخیر شکل گرفته اشاره کرد. ماجرای حمله به حضور کلارک در دانشگاه فردوسی مشهد14 و حملات به شخصیت‌های حوزه هنر و اندیشه کشور در موجی که جرایدی چون کیهان و پایگاهی چون یالثارات به فصلنامه گام نو داشتند و افرادی چون عزت ا… فولادوند ،مصطفی ملکیان ، رامین جهانبگلو و تعدادی از سرمایه‌های انسانی و فرهنگی ایران را به اتهام حمایت از همجنسگرایی مورد تهاجم قرار داده و دست به ترور شخصیت می‌زنند چرا که امکان همراهی حوزه روشنفکری ایران و جنبش همجنسگرایی را در نطفه خفه کنند.15 هشدار اساتید اصول‌گرا در دانشگاه‌های ایران در مورد موج فراگیر همجنسگرایی در آینده نزدیک در ایران 16 حمله به روشنفکران دینی که آن هم نه بصورت واضح و حمایتی و اینکه تنها در تحلیل لیبرالیستی از وضعیت همجنسگرایان ایرانی سخن به میان می‌آورند تا حدی که سکوت را بر تداوم سخن ترجیح می دهند17. خطابه‌های ائمه جمعه به عنوان حلقه واسط حاکمیت و مردم (بویژه قشر سنتی و مذهبی ایران) و حتی در مقام حاملین پیام در باب سیاست‌های خارجی که رویکرد حاکمیت ایران را به کارگزاران دولتی دیکته می‌کنند و بر اهمیت بیشتر مخالفت با حقوق همجنسگرایان در ایران -حتی در مقایسه با حق دستیابی به انرژی هسته‌ای در موضع گیری های اخیر-18 و فصل‌الخطاب‌هایی که از درون بیوت مراجع بیرون می آید.19؛ و در موضعگیری‌های نمایندگان ایران در حوزه حقوق بشر ایران ارائه می‌شود که اساسا قائل به رعایت حقوق بشر با رد اساس لیبرالی و غربی آن در برابر بنیادها و اصول فقاهتی و شریعت اسلامی.20

این موارد تنها نکات محدودی از نشانه‌شناسی در سطح اخبار و گفت و شنودهای جراید عمومی است که حاکی از اصرار و تداوم بنیادگرایی شیعی –ایرانی است که برای باقی ماندن در وضعیت و شرایط امتناع اندیشه و جدال قدیم و جدید بالخصوص در حوزه اندیشه جنسی و جنسیتی تلاش می‌کند. کنترلی که در لایه‌های زیرین مدیریت می‌شود تا اصول حاکم بر حیات امت شیعی ایرانی دچار تلاطم و ویرانی این ساختار نشود.

در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست؛ حداقل آرشیوی از شمارگان مصاحبه موردنظر و پدید آورنده این نوشتار در فضاهای مجازی یافت نمی‌شود، گویی که سند ننگینی است بر دامان کنشگران اجتماعی یاد شده و این را به جز بازتولید سیاست‌های هموفبیک ناشی از بنیادگرایی شیعی ایرانی توسط ایشان می‌شود نمی‌توان تفهم کرد.

پی‌نوشت:

1؛ شرق 13/5/86؛ ص 18، زبان زنانه، گفتگو با ساقی قهرمان.

2؛ کیهان 16/5/86؛ ص2،  مدیر مسئول شرق: به من گفتند ساقی –ق مورد اخلاقی ندارد.

3؛ شرق 14و 15/ 5/1386؛ ص 1، یادداشت‌های عذرخواهی رسمی بابت مصاحبه شرق با ساقی قهرمان.

4؛ کیهان 15/5/86؛ خبر ویژه: پذیرفتنی نیست!

5؛ ایران 16/5/86؛ ص 4، شرق به خاطر مصاحبه با مروج همجنس‌بازی توقیف شد.

6؛ رسالت 16/5/86؛ ص 2، خوشحال نشدیم!

7؛ اعتماد 17/5/86؛ ص2، اعتراض آرمین به توقیف شرق

8؛ اعتماد 16/5/86؛ ص2، سرمقاله: قانون مطبوعات و توقیف روزنامه شرق، نعمت احمدی.

9؛ اعتماد 16/5/86، تیتر اول صفحه نخست، روزهای سخت برای رسانه‌های نقد؛ همچنین در همین شماره در صفحه 2 باعنوان «چرا شرق توقیف شد.»

10؛ رادیو زمانه 16/5/86؛ مصاحبه با ساقی قهرمان و مجتبی‌ پورمحسن: پورمحسن و قهرمان از مصاحبه ی شرق می‌گویند، پژمان اکبرزاده.

11؛ ویکی پدیا، روزنامه شرق، توقیف سوم.

12؛ پایگاه اینترنتی آفتاب نیوز14/5/86؛ زبان زنانه، آرشیو کامل مصاحبه مذکور (در حال حاضر در فضای مجازی هیچ آرشیوی از اصل مقاله و روزنامه شرق آن مورخه موجود نیست).

13؛ ویکی پدیا، روزنامه شرق، توقیف شرق.

14؛ کیهان21/4/91؛ ص2، خبر ویژه: دایره‌المعارف یا پایگاه بهایی‌ها و لائیک‌ها؟ و به طور جالب همان خبر سال‌ها بعد در پایگاه خبری اینترنتی یالثارات به تاریخ 23/12/ 93 با نام «اسلام ستیزان مجوز دارند!» کار شده است.

15؛ نسیم 16/3/93، اعتراض دانشجویان دانشگاه‌های مشهد موجب لغو سخنرانی جیمز کلارک شد.

16؛ پایگاه اینترنتی ساعت 24 به تاریخ 7/11/93 به نقل از نشستی با حضور اساتید حوزه و دانشگاه، عنوان: طی چند سال آینده با موج همجنسگرایی در ایران مواجه خواهیم شد؛ و همین‌طور پایگاه یالثارات 13/5/93؛ نقل از استاد دانشگاه: غرب به دنبال قانون اجباری همجنسگرایی است.

17؛ سخنرانی عبدالکریم سروش در باب همجنسگرایی و اخلاق، سخنرانی صادق آملی لاریجانی در دیدار با نخبگان و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های استان لرستان.

18؛ سایت توس15 /1/93، دیدار علم الهدی با ظریف وزیر امورخارجه ایران، نظام بر سر حقوق همجنسگرایان کوتاه نخواهد آمد؛ همچنین ایرنا به نقل از طباطبایی امام جمعه اصفهان در تاریخ12/2/93: معیار غربی‌ها برای حقوق بشر خلاف فطرت انسانی است.

19؛ خبرگزاری رسا28/1/91؛ اظهارات جوادی آملی درباره همجنس‌بازی قانونی غرب؛ همچنین پایگاه اینترنتی اطلاع‌رسانی جامعه روحانیت شیراز 30/1/93، جوادی آملی: همجنس‌بازی غربی‌هارا، پایین تر ازحیوان قرار می‌دهد.

20؛ خبرگزاری دانشجویی ایران (ایسنا)24/9/93؛ به نقل از جواد لاریجانی اجازه نمی‌دهیم که به هر شکل ممکن با ایران برخورد شود.