وارون ادعاها، گزارش علمی دانشگاه ماینس، اثبات‌گر دیرینگی حضور آریاییان در فلات است.

پیرو خبری که در تارنمای «رادیو زمانه» درباره‌ی واکاوی ژنتیک 10 هزارساله‌ی ایرانیان منتشر شد، یادآوری چند مورد بایسته است:

1- وارون تیتر زرد ژورنالیستی و غیر علمی خبر، این مساله که «ژنتیک ایرانیان امروزین با نمونه‌های نوسنگی 10 هزار سال پیش فلات، قرابت دارد»، پيوندي با «آریایی نبودن ایرانیان» ندارد. در حقیقت، این آزمایش دقیقا دیرینگی حضور آریاییان در فلات را نشان می دهد. اما در گزارش رادیو زمانه، نویسنده تلاش کرده تا صورت مساله‌ را به گونه‌ای دیگر نمایش دهد. تاکنون پیرو همه‌ی داده‌ها و کتاب‌هایی که خود «باورمندان به دیرآمدن آریایی‌ها به فلات»، آن‌ها را دلایل آریایی شدن بیشتر جمعیت‌های فلات از سه هزار سال پیش می‌دانستند، بودن آریاییان از هزاره‌ی یکم پیش از میلاد، یک راستی تاریخی و به دور از چالش بود. دربرابر، پارادایم حاکم نیز این بود که پیش از 3 هزار سال پیش، مردمان فلات، غیر آریایی و از نژادی بومی بوده‌اند و ربطی به آریایی‌های بعدها آمده، ندارند.

2- اکنون این گزارش تازه‌ی «دانشگا ماینس» نیز همانی را گفته است که پیش‌تر، بسیاری از آزمایش‌های پیشین چون آزمایش «Juhász et al, 2014. Regueiro et al, 2006. Balanovsky et al, 2015 Cavalli- Sforza et al, 1994. Grugni et al, 2012) و … همچون مصاحبه‌ی «دکتر مازیار اشرفیان بناب» گفته بودند: «هم‌خوانی و هم‌سانی ژنتیکی ساکنان کشاورز و زمانه‌ی نوسنگی فلات ایران با ایرانیان پس از سه هزار سال اخیر».

یک خرد سالم و به دور از هیاهوی ژورنالیسی و سیاسی، از این مساله‌ی ساده چه نتیجه‌ای برداشت می‌کند؟ 

صورت پرسش مشخص است. پیرو اطلاعات نیرومند و اثبات شده‌ی در دست، فلات ایران «دستکم» از سه هزار سال پیش، دارای جمعیت‌های «آریایی» یا «ایرانی‌تبار» است. داده‌های زبان‌شناختی، ژنتیکی و مطالعات هاپلوگروه‌ها، کتیبه‌های نسخه‌ی ایلامی بیستون (اشاره به «اهورامزدا؛ خدای آریاییان» 2 بار)، هر سه نسخه‌ی کتیبه‌ی نقش‌رستم از داریوش یکم (آوردن گزاره‌ی «آریایی؛ از تبار آریایی»)، کتیبه‌ی (X Ph) از خشایارشا (مانند پیشین)، کتیبه‌های پارتی ارشیر بابکان و شاپور یکم (شاه یا شاهنشاه آریان= سرزمین آریایی‌ها)، نوشته‌های موجود در یشت‌هایی چون «فروردین‎یشت» (اشاره به عبارت «سرزمین‌های آریایی»)، همه به روشنی نشان داده که آریایی بودن هویت ایرانی، یک راستی تاریخی است و این موضوع از سوی بیشتر بزرگان ایران‌شناسی نیز به تایید رسیده است. 

3- حال پژوهش تازه‌ی یادشده، چه چیزی را رو کرده و در خبر یادشده، چه چیزی مورد تحریف قرار گرفته است؟ گزارش به گونه‌ی ساده آورده که از نظر قرابت ژنتیکی، ایرانیان کنونی، همانند ساکنان 10 هزار سال پیش فلات‌اند. این اتفاقا یعنی جمعیتی به نام «بومیان غیر آریایی» یک دروغ و افسانه بوده، نه این که «جمعیت‌های آریایی» با این همه مدارک دست‌کم سه هزار ساله دروغ باشند! به دیگر سخن، این تیتر زرد، به یکباره همان داده‌های بارها تکرار شده برای اثبات دیر آمدن آریایی‌ها را نیز نادیده گرفته و بر روی هم، وجود همه‌ی آن سندهای باستان شناختی، زبان شناختی و ژنتیکی را منکر شده است!!

4- پیش‌تر هم بارها گفته شده است که تاکنون، در بررسی های ژنتیکی، هیچ شاخص ژنتیکی از آن چه بومیان «پیش و پیشا آریایی» فلات نامیده می‌شد، به دست نیامده بود. بلکه پیرو انتظار، این داده‌های ژنتیکی «هندواروپایی» بوده‌اند که همواره در بررسی‌ها و جداول مطالعات گزارش می‌شدند. اکنون نیز نتایج مطالعات دانشگاه ماینس، مساله را روشن‌تر کرده است، ساکنان کشور ایران کنونی و همسایگان آنان در خاور فلات که زمانی درون یک مرز بوده‌اند، از پیشینه‌ای دست‌کم 10 هزار ساله برخوردارند. به عبارت دیگر، همان ‌گونه که «باورمندان حضور کهن و بومی آریاییان در فلات» سال‌ها است گفته‌اند، هیچ مهاجرت بزرگ دیرهنگامی رخ نداده، بلکه نیاکان مردمان مناطق یادشده که آریایی و هندواروپایی بودنشان از سه هزار سال پیش اثبات شده است، بسیار کهن‌تر از این زمان فرضی در فلات بوده که همان بومیان فلات به‌شمار می‌آیند. 

در پایان، این‌که در این بررسی‌ها، زرتشتیان (یک جمعیت ایرانی که پیرو پاسداری از آیینشان، با دیگر جمعیت‌های ایرانی کمترین آمیختگی و پیوند را داشته‌اند) نیز نزدیک‌ترین شباهت را با نمونه‌های نوسنگی نشان‌ داده‌اند، خود آشکارا پوچ‌کننده و خط بطلانی بر تفسیرهای دروغین و تلاش برای مصادر‌ه‌ی هدف‌مند سیاسی از چنین پژوهش‌های علمی است.

*کارشناس ارشد ژنتیک ؛ کارشناس ارشد باستان‌شناسی