بیش از ۱۵ سال است که روز بیست و پنجم نوامبر (چهارم آذرماه) به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان نامگذاری شده است و نه تنها سازمان ملل بلکه حکومتها و دولتها نیز به مناسبت این روز برنامههای خود را اعلام کردهاند.
به گزارش صدای ایرانیان ( نمایندگی ترکیه ) بنا بر آخرین آمار سازمان ملل، ۳۵ درصد از زنان و دختران در سراسر جهان به نوعی خشونت فیزیکی یا جنسی را در طول عمر خود تجربه کردهاند. علاوه بر این، تخمین زده میشود که ۳۰ میلیوندختر زیر ۱۵ سال در معرض خطر ختنه یا ناقص سازی جنسی قرار دارند و ۱۳۰ میلیون دختر و زن نیز در سراسر جهان مورد ناقصسازی جنسی قرار گرفتهاند. همچنین ۲۵۰ میلیون زن در جهان قبل از سن پانزده سالگی و به عنوان کودک ازدواج کردهاند.
سازمان ملل متحد در بیانیه خودش با تاکید بر اینکه اثرات سوء درد و رنجهای ناشی از خشونت گسترده علیه زنان تا نسلها ادامه پیدا خواهد کرد، اعلام کرده که خشونت علیه زنان یک اپیدمی خطرناک جهانی است. اما در ایران، در جستجو برای یافتن آماری رسمی از خشونت علیه زنان تنها به تحقیقی که در فاصله سالهای ۸۰ تا ۸۳ در ۲۸ استان کشور انجام شده دست مییابیم، تحقیقی که نشان میدهد ۶۶ درصد خانوارهای ایرانی خشونت خانگی را تجربه کردهاند.
این تحقیق، پروژه مشترکی میان مرکز امور مشارکت زنان و معاونت اجتماعی وزارت کشور با همکاری وزارت علوم بوده که بر اساس آن یک سال اول ازدواج و میانسالی، پرخشونتترین دوره زندگی زنان تعیین شده.پروین بختیارنژاد، فعال مسائل زنان ساکن فرانسه، شیوه گسترده خشونت خانگی در ایران را از تبعات قوانین مردسالارانه مورد حمایت جمهوری اسلامی میداند و میگوید:
قبل از هر نکته و سخنی میخواهم به این مورد اشاره کنم که در سه دهه اخیر قوانینی که توسط مجلس شورای اسلامی تدوین شده، معمولاً حقوق ویژهای را برای مردان قائل است که این حقوق ویژه مثلاً شامل تعدد زوجات میشود، شامل در دست داشتن امکانات و منابع مالی و همینطوز شامل موافقت مردان با حق کار زنان. تمکین جنسی زنان، در قوانین به عنوان یک حق یک طرفه برای مردان شمرده شده. در نتیجه این حقوق ویژه که در قوانین متعدد به رسمیت شناخته شده، ابعاد و اشکال مختلف خشونت را دامن زده و این خشونت را بسیاری از مردان حق خودشان میدانند و به عنوان یک رفتار غیرانسانی تلقی نمیکنند.
در حالیکه گفته میشود بسیاری از زنان ایرانی حتی هول داده شدن و لگد خوردن را از مصادیق خشونت خانگی نمیدانند، اما بر اساس تحقیق ملی بررسی خشونت خانگی در مراکز ۲۸ استان کشور که خبرگزاری ایسنا آن را منتشر کرده، بهانهگیریهای پی در پی مردان رایج ترین خشونت علیه زنان است. داد و فریاد و بداخلاقی با زن، قهر و صحبت نکردن، به کار بردن کلمات رکیک، دشنام، محکم کوبیدن به در، به هم زدن سفره غذا، انداختن میز نهارخوری، سیلی زدن و ایجاد فشارهای روحی و روانی با رفتار آمرانه و تحکمآمیز از رایجترین انواع خشونتهایی است که پاسخگویان به این پرسشنامهها از اول زندگی مشترکشان آن را تجربه کردهاند.
بنا بر این گزارش زنان بیسواد بیشترین قربانیان خشونت خانگی هستند. همینطور زنان در سال اول ازدواج و در فاصله سنی ۵۵ تا ۵۹ سالگی بیشترین میزان خشونت را تحمل میکنند. در حالی که برخی تحلیلگران معتقدند مسائل سن یائسگی و تبعات آن مخصوصاً فقدان آموزش در مورد بحرانهای این دوران از مهمترین دلایل افزایش خشونت در این دوره سنی زنان است، مژگان کاهن سکسولوژیست ساکن بلژیک به مسائل دیگری هم اشاره میکند:
روانشناسان میگویند که سن ۵۰ سال به بالا از لحاظ بحران هویتی هم میتواند باعث شود در زنان و حتی مردان حالتهای بحرانی به وجود بیاید که روی روابطشان با دیگران تاثیر بگذارد. میتوانیم این فرض را بگیریم که زنان وارد یک فاز جدید از زندگیشان میشوند. بچههایشان بزرگ شدهاند، ازدواج کردهاند و رفتهاند، یک مقدار شروع میکنند به زیر سئوال بردن کل ساختار زندگی و روابط زناشوییشان و این که در مقابل یک سری چیزهایی که سالها تحمل میکردند به خاطر بچهها و عوامل دیگر، آن عوامل دیگر وجود ندارد و خیلی راحتتر میتوانند مقاومت کنند. و میشود تصور کرد مقاومتشان باعث میشود که طرف مقابل هم یک سری عکسالعملها نشان دهد و باعث افزایش خشونت در خانواده شود.
بر اساس این تحقیق شهر زاهدان با بررسی ۴۵ مورد خشونتهای رایج و کم رواج، در صدر شاخصهای خشونت علیه زنان است. در شدت صدمات ناشی از خشونت خانگی مثل کبود کردن بدن، لق شدن دندانها، شکستن دست و پا، در استفاده از تهدیدات متفاوت و ایجاد مخاطره مانند تهدید به ترک خانه و اقدام به خودکشی و در خشونت فیزیکی نوع اول یعنی گاز گرفتن، بستن و زندانی کردن و همینطور در خشونت فیزیکی نوع دوم یعنی سیلی زدن، زدن با مشت، لگد زدن و در خشونت روانی و کلامی از جمله به کاربردن کلمات رکیک، این شهر بالاترین رتبه را کسب کرده.
در این گزارش ذکر شده که زنان بلوچ بیشترین میزان خشونت علیه زنان را تحمل میکنند. پروین بختیار نژاد در این مورد میگوید:
مهمترین شاخصه این منطقه فقر جامعه است. ما بیشترین آمار زنان خود سرپرست را باز در بین زنان بلوچ داریم که ۳۵ درصد زنان خود سرپرست از آن این استان است. در نتیجه مسئله فقر، مسئله کم سواد بودن زنان، نداشتن تحصیلات عالیه شرایطی را به وجود میآورد که این زنان بیشترین آمار زنان خشونت دیده را به خود اختصاص میدهند. ازدواج زنان بلوچ در سنین خیلی پایین اتفاق میافتد، در نتیجه به دلیل ناتوان بودن در دفاع از حقوق فردی خودشان مسلماً تحت خشونت بیشتری هم قرار دارند.
با اینکه حدود ده سال از انتشار این گزارش در مورد خشونت علیه زنان گذشته اما تنها ماه گذشته بود که معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده اعلام کرد که پیشنهاد راهاندازی مرجع صیانت و حمایت از زنان را به دولت ارائه داده و قرار است این طرح در کمیسیون اجتماعی دولت بررسی شود. به نظر میرسد البته دلیل ارائه این طرح نه بررسی خشونت علیه زنان بلکه موج اجتماعی بوده که پس از اسیدپاشی به زنان اصفهانی شکل گرفته. سوده راد، فعال مسایل زنان ساکن پاریس میگوید:
واقعیت این است که یکی از اصلیترین خشونتهایی که علیه زنان در ایران یا حتی همه زنان ایرانی وارد میشود خشونت دولتی است که از جانب قوانین و حتی اعمال آن قوانین در زندگی جاری زنان بر آنها اعمال میشود. در حال حاضر ما دو تا طرح داریم در رابطه با خشونت علیه زنان که خیلی جالب است. حتی از اسم یکی از این طرحها مشخص است که دولت و حکومت به این نتیجه رسیده که زنان در جایگاه قابل دفاعی ایستادهاند. یعنی حتی بر اساس همان قوانینی که خودشان تنظیم کردهاند و همان چیزهایی که میگویند در اسلام یا قوانین جمهوری اسلامی زن با مرد برابر است، باز هم مجبور هستند طرحهای جدیدی اجرا کنند که از حقوق از دست رفته زنان و حتی تمامیت جانی و فیزیکی زنان هم دفاع کنند.
بان گیمون، دبیرکل سازمان ملل برای روز جهانی محو خشونت علیه زنان کمپین «نه» گفتن به خشونت علیه زنان را پیشنهاد داده. سازمان ملل خواسته که ۲۵ نوامبر (چهارم آذر) روز سه شنبه لباسی نارنجی بر تن کنید.