سازمانمللمتحد ششرکن اصلی دارد. «شورای امنیت»، «مجمععمومی»، «دبیرخانه»، «شورای اقتصادی-اجتماعی»، «شورای قیومیت» و «دیوان بینالمللی دادگستری لاهه» که حکم قضایی میدهد.
به گزارش صدای ایرانیان، یکی از دلایل ایجاد ارکان غیرسیاسی مثل «شورای اقتصادی-اجتماعی»، شکست «جامعه بینالملل» به دلیل عدم توجه به مسایل اقتصادی-اجتماعی یا شورای قیومیت کشورها و تمرکز روی صلح و امنیت بینالمللی آن هم با مفهوم اواسط قرن بیستمی بود. این نهادها ایجاد شد، چرا که برخی کشورها تحت قیومیت بودند. در دهه60میلادی که دهه استقلال کشورها بود، شورای قیومیت درست شد تا به این مسایل رسیدگی کند.
این مسایل همچنان ادامه دارد؛ چراکه 15، 16کشور غیرخودمختار وجود دارد که کمیته شماره چهار سازمانملل به آن میپردازد. سیستم «برتونوودز»، «بانک جهانی» و… را هم برای سیستم اقتصادی درست کردند، اما دو رکن اصلی سیاسی سازمانملل که از بقیه مهمتر هستند شورای امنیت و مجمععمومی است. شورای امنیت از این بابت که خودش را متضمن امنیت بینالمللی معرفی میکند و مجمععمومی سازمانملل، همه کشورهای دنیا را نمایندگی میکند، دموکراتترین رکن سازمانملل است. سالانه مجمععمومی سازمانملل از اواسط سپتامبر (اواخر شهریور) تا اواخر دسامبر (اوایل دی) اجلاس برگزار میکند. البته مجمع تا پیش از مجمع سال بعد، کارش را ادامه میدهد. اوج کار مجمع در دوهفته آغازین آن است که سران کشورها در آن به سخنرانی میپردازند. پس از این دوهفته، کمیتهها در مورد مباحث مطرحشده، جلسه میگذارند. البته خود مجمع هم جلسه برگزار میکند و بقیهاش کمیتهها شروع به کار میکنند. مجمععمومی ششکمیته دارد: یک کمیته مربوط به «صلح و امنیت بینالمللی» است. کمیته دو، کمیته «اقتصادی-اجتماعی» است. کمیته سه، «حقوق بشر و مقادیری مباحث اجتماعی» است. کمیته چهار مربوط به «استعمارزدایی سیاسی و حفظ صلح» است. کمیته پنج، کمیته «اداری-مالی» سازمانملل و کمیته شش هم کمیته «حقوقی» است. مجمععمومی برای کشورهای در حال توسعه و جهان سوم یکامتیاز است. برای اینکه آنها در شورای امنیت حضور ندارند و اگر هم حضور داشته باشند، به صورت غیردایم است چراکه قدرت اصلی در اختیار اعضای دایم است، ولی مجمععمومی بهخاطر حضور همه کشورها، تبدیل به تریبونی شده که کشورها میتوانند در آن سخنانشان را بگویند و احیانا برخی مواردی را که در چارچوب قطعنامه سال1950 موسوم به اتحاد برای صلح و همینطور مواردی را که شورای امنیت موفق نشده در مورد آن تصمیم بگیرد، به مجمععمومی آورده میشود تا در مورد آن تصمیمگیری شود. از این جهت این اجلاس برای کشورهای جهان سوم و در حال توسعه خیلی اهمیت دارد. تفاوتی که بین مقر نیویورک با سایر مقرهای سازمانملل وجود دارد این است که در مقر نیویورک شورای امنیت و مجمععمومی بیشتر «طراحی سیاستها» انجام میشود. قطعنامههایی که در طول یکسال در کمیتهها تصویب میشوند، از یکطرف انعکاس تحولات سال گذشته در آن موضوع خاص است و از طرف دیگر دستورالعمل برای سازمانهای بینالمللی و کشورهای عضو است که آنها چگونه کار کنند. موضوعات جدیدی هم وجود دارد که مطابق آن، قطعنامههای جدید مطرح میشود، بهطور مثال در مورد خلعسلاح؛ سهنهاد اصلی وجود دارد که «کمیته اول» سازمانملل و «کمیسیون خلعسلاح» در نیویورک هستند و «کنفرانس خلعسلاح» هم وجود دارد که مقر آن در ژنو است.
فرق سهمورد مذکور با یکدیگر در این است که کمیته اول، قطعنامههای مربوط به خلعسلاح را تصویب میکند تا نشان دهد جامعه بینالملل در شرایط فعلی به این مساله چگونه نگاه میکند. در مورد مثالی که گفته شد، جامعه بینالملل به خلعسلاح هستهای چگونه نگاه میکند یا به کنوانسیون منع آزمایشات هستهای چه نگاهی دارد و همینطور به معاهده منع تجارت تسلیحات چه دیدی دارد. علت آن است که محتوای قطعنامه حاکی از نوع نگاه جامعه بینالمللی از لحاظ امیدها، نگرانیها و… است که در آن قطعنامهها منعکس میشود. اینگونه قطعنامهها اجماعی است، چون مجمع، دنبال اجماع است. کمیسیون خلعسلاح هم وجود دارد که خط مشی مشورتی دارد. در طول سال اجلاسی برگزار میکند که بگوید چه اهدافی باید وجود داشته باشد. کنفرانس خلعسلاح هم که در ژنو است یا دیگر نهادهایی که وجود دارد، عمدتا اجرایی هستند، یعنی در آنجا مذاکره در مورد خلعسلاح صورت میگیرد و اهمیتش کمتر از نیویورک نیست. وقتی در مورد مسالهای قرار است مذاکرهای در یک کنوانسیون انجام شود، در ژنو یا وین برگزار میشود و مثلا کنوانسیون شیمیایی یا کنوانسیون منع آزمایشات هستهای از آن بیرون میآید.